خداحافظ رفیق


























بسیجیان شهرستان کوهدشت

امروز شبکه ها را به نوبت عوض می کردم وقتی به شبکه سه رسیدم فیلمی منو جذب خودش کرد یه تعداد بسیجی با موتور تو خیابونها داشتن دور می زدن به چند جا سر زدن به یه شاطر نانوا سر زدن . شاطر نانوا قبلا فرمانده گردان بوده و بعد دو تاشون تو خیابون بودن که یکی اومد و بهشون التماس می کرد که نذارید منو ببرن.

بله این موتورسوارها روح های شهدا بودند که بعد از مدتها به طریق دوستشون به نام مسلم تو این دنیا اومده بودن و تو شهر داشتن دور می زدن.

از وضع شهر راضی نبودن . می گفتن خیلی عوض شده . آدماش عوض شدن. یکیشون گفت تو روز نیومدید ببینید چه وضعیه؟!

خلاصه رفتن تا به بهشت زهرا رسیدن . همه از رفیقشون خداحافظی گرفتن وقتی مسلم دید همه دارن میرن خودش نمی تونه بره با حالت ناراحتی بچه ها رو صدا زد و شروع به گلگی کرد که شما دارید میرید و منو نمی برین درسته من پر از گناه شدم . درسته زبان و فکر و خاطرم همش گناهه ولی یه زمانی با شما بودم. مرتضی یادته پوتیناتو واکس می زدم. علی یادته کم آرپی جیت بودم. رضا یادته شبا لباستو می شستم. به خاطر شما هم شده خدا یه نگاهی به من بندازه. خسته ام از این شلوغی. خسته ام از این همه گناه.

ولی وقتی فرماندشون پیشش اومد گفت که باید چشماتو ببندی . چشماتو رو همه چیز ببندی تا بتونی با ما بیایی. فرمانده رفت.

اون مونده بود و باز این دنیا. همه رفیقا رفتن . با خداحافظی رفتن.

مسلم زیر بارون شروع به راه رفتن کرد یه لحظه خودشو از همه چیز خالی کرد از زن و بچه ، از مادر، از زندگی و در آخر از خودش گذشت که ....

فرمانده و بچه ها باز با موتور اومدن و اونو سوار کردن.

بله در نهایت مسلم به رفیقاش پیوست یعنی شهید شد.

خیلی با این فیلم حال کردم ولی نمی دونم صدا و سیما چرا این فیلما رو تو آرشیو خودش می ذاردشون و تو تلویزیون به نمایش در نمی آره.

بله شهدا زنده اند و به اعمال ما نگاه می کنن. چرا فراموش کاریم؟ چرا در باورمان نمی گنجد که شهدا بالای سر ما هستند و اعمال ما رو نگاه می کنن. چرا خودمونو از قید این دنیا رها نمی کنیم. از همه چیز و در نهایت از خودمون.

تا زمانی از خودمون نگذریم نمی تونیم به بالاها برسیم. ولی ما رو خودمون گیر کردیم. موندیم این جسم مادی نمی ذاره بالا بریم.

بعضی وقتا خوبه این فیلما رو نشون بدن تا یه تلنگری به ما بزنن. ما رو به خودمون بیارن.

خیلی دوست دارم یه سری به گلزار شهدا شهرمون بزنم.گلزار بهشت زهرا. گلزار شهدای گمنام. فردا صبح حتما سری به گلزار می زنم. تا فردا.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در جمعه 1 مهر 1390برچسب:,ساعت توسط حسام الدین کوشکی| |

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
Design By : Night Melody